چگونه یک شرکت موفق داشته باشیم؟

به آخرین دفعه­‌ای که به دنبال پیدا کردن یک شغل بودید، فکر کنید. زمانی که درمورد شرکت­‌های مختلف تحقیق و بررسی می­‌کردید، کدام یک از آن‌­ها به نظرتان عالی می­‌آمدند؟ موضوع مهم‌­تر این است که چه چیزی باعث می­شد این شرکت‌ها موفق به نظر برسند؟ 

هر یک از شرکت ها در نوع خود منحصر به فرد هستند چرا که مؤسسین آنها هر یک دیدگاه، استراتژی و اهداف خاص خود را دارند، دانش و فناوری راهبری هر شرکت، خاص همان شرکت بوده و هر شرکتی با عوامل خارجی و ریسک‌های متعدد و متفاوتی روبرو می‌باشد. 

برای موفقیت و پایداری سیستم باید موارد زیر مدنظر قرار بگیرد

مدیریت کسب و کار به عملی گفته می‌شود که در آن، افراد مختلف سازمان‌دهی می‌شوند تا به اهداف تعیین شده برای کسب و کار جامعه عمل بپوشانند. فردی که این وظیفه را به عهده دارد، باید بتواند از منابع سازمان به بهترین شکل ممکن استفاده کند. در یک مدل تجاری سودآور، مدیریت کسب و کار باید بتواند رضایت ذی‌نفعان، سهامداران، کارمندان، مشتریان و صاحبان کسب و کار را جلب کند. البته لازم به ذکر است در برخی از کسب و کارهای کوچک یا بزرگ، خود صاحب کسب و کار، مدیریت مجموعه را نیز به عهده می‌گیرد.

 قدرت انطباق یعنی کسب و کارها با شرایط سخت دست و پنجه نرم می‌کنند و از ادامه مسیر نمی‌ترسند. دلسرد نشدن و انگیزه داشتن برای دیدن آینده، یعنی اجرای عملی مهارت انطباق پذیری! داشتن خلاقیت در کارهای روزمره، سازگاری با پروژه‌های پرچالش، استدلال‌های قوی از شرایط براساس تجربه‌های گذشته و مواردی از این دست، همگی باعث می‌شوند مدیران موفقی مانند جف بزوس در دنیا متولد شده و مشهور شوند.

تنظیم وقت

مکان

مشتری

سازمان

رقابت

سرمایه

عملکرد هر کسب و کار به موفقیت در حفظ مشتریان در دراز مدت بستگی دارد. با شدت گرفتن رقابت بین شرکت ها در مشتری یابی برای محصولات و خدماتشان و همچنین افزایش قدرت مشتری در دنیای رقابتی امروز، شرکت ها دیگر نه تنها باید به دنبال جذب مشتریان جدید باشند، بلکه حفظ و نگهداری مشتریان قبلی و برقراری روابطی مستحکم با آنان را نیز باید مورد توجه قرار دهند.

معرفی 4 استراتژی برای ساخت یک کسب و کار موفق

1- ایجاد روابط پایدار با مشتریان وفادار

مشتری وفادار

روابط با مشتری روش‌های ایجاد تعامل یک شرکت با مشتریانش برای بهبود تجربه مشتری را توصیف می‌کند که شامل ارائه پاسخ به موانع کوتاه‌مدت و ایجاد راه حل‌های بلندمدتی است که به سمت موفقیت مشتری طراحی می‌شود.

روابط با مشتریان در همه ‌جنبه‌های یک کسب‌و‌کار وجود دارد؛ اما در بخش خدمات به مشتریان رایج‌تر است. تیم‌های خدمات مشتری، پشتیبانی مشتری، موفقیت مشتری و توسعه محصول همگی نقش مهمی در ایجاد ارتباط سالم با مشتری ایفا می‌کنند. روابط با مشتری با تیم‌های بازاریابی و فروش گسترش می‌یابد زیرا این بخش‌ها تأثیر قابل توجهی بر تعاملات شرکت با مشتری دارند.

2- ایجاد انگیزه در کارکنان توانمند سازی آن‌ها

ایجاد انگیزه در کارکنان

شرکت موفق شرکتی است که از اعضای مسؤلیت پذیر و با انگیزه تشکیل شده است. اما کارمندان با انگیزه و با استعداد در هر مجموعه ای ماندگار نیستند.
رئیس شرکت باید درک کند که ارزش نهایی را نیروهای کارش تولید می‌کنند پس برایشان ارزش قائل می‌شود و سعی می‌کند نگهشان دارد و مدیری که فکر می‌کند فقط خودش می‌تواند از پس کارهایی مهم بر بیاید و کارکنان حتی با آموزش آن کیفیت را عرضه نمی‌کنند، این شرکت رو به شکست است!

یک مدیر باید بداند کارمندان بر اساس سه عامل مهم اعتقادات و اهداف، عقل و منطق، عواطف و احساسات انسانی عمل خواهند کرد و برای تغییر در رفتار و ایجاد انگیزه در کارکنان باید به این سه عامل مهم توجه داشت برای گذر از مدیریت سنتی و حفظ بقای سازمان، مدیران در روش‌های مدیریتی خود باید تغییرات عمیق و اساسی ایجاد کنند، تغییر در نگرش به نیروی انسانی می‌تواند نتیجه خوبی برای مدیران در برداشته باشد همه مسائل مورد بحث در هر سازمانی به نوعی به نیروی انسانی برمی‌گردد نگاه به نیروی انسانی به عنوان سرمایه انسانی از موفقیت‌های سازمان است لازمه رقابت و کسب سود بیشتر و مستمر، توجه فزاینده مدیران به منابع انسانی است که جزء سرمایه‌های اصلی سازمان محسوب می‌شوند.

3- به چالش کشیدن کسب و کار خود

بسیاری از شرکت‌ها در مرحله رشد اقتصادی غیرمنتظره قرار دارند و معتقدند که این امر برای همیشه ادامه خواهد یافت. آن‌ها فکر می‌کنند کسب‌وکار آن‌ها برای همیشه در حالت ثابت باقی می‌ماند. بنابراین تفکر باز و خلاق برای آینده و حال ضروری است. هرگز کسب‌وکار را خود را رها نکنید همیشه در حال به چالش کشیدن خودتان و کسب‌وکار خود باشید و خود را وادار به انجام کارهای متفاوت کنید. پیش‌بینی روندهای آینده در کسب‌وکار بسیار مهم است. کتاب‌هایی در این مورد بخوانید، این کار خلاقیت شمارا تقویت می‌کند و نوآوری را به کسب‌وکارشما وارد می‌کند.

4- تغییر مسیر و گذاشتن هداف جدید

تغییر مسیر شرکت

شجاعت تغییر مسیر داشته باشید، یعنی در هنگام خطر استراتژی خود را تغییر دهید و انعطاف پذیر باشید.
شرکت‌هایی که مدت زمان زیادی است در کسب و کار خود موفق عمل کردند با گذشت زمان آن‌ها نیز مجبور به تغییر مسیر و گذاشتن اهداف جدید با استراتژی جدید هستند. تغییر مسیر برای حفظ موقعیت شما در بازار ضروری می‌باشد.

مدیریت تغییرات در شرکت

اکثر شرکت‌های موفق تغییرات زیادی نسبت به اولین روزهای تاسیس خود داشته‌اند. محصولات و یا فناوری‌های اصلی و اولیه آنها کنارگذاشته شده و یا از اولویت تولید خارج شدند و نوع تولیدات آنها، با تغییر بازار مصرف و نیاز مصرف کنندگان تغییر نموده است.

مؤسسینی که می‌خواهند شرکت‌های موفق و پایدار باشند، می‌دانند که در طول کار ممکن است الگوی تجارت خود را به نوعی تغییر دهند. مسلما تغییر الگوی کار، ممکن است کمی مشکل و حتی از تاسیس شرکت نیز سختتر باشد ولی همین تغییرات، نقاط عطف و محوری در تاریخچه شرکت خواهد شد.

گروه کاری موفق گروهی است که اهداف کار را کاملا متوجه شده باشد، نسبت به آنها متعهد باشد، قابلیت پایان بخشیدن پروژه‌های ناموفق را داشته باشد و بتواند با درس گرفتن از اشتباه‌ها و شکست‌ها، در مسیر صحیح قدم بردارد.

بكارگيري سبك های مديريت و رهبری در آماده نگاه داشتن و ترغيب كاركنان براي يادگيري و رشد مستمر و قبول تغيير و همچنين ايجاد شرايط و امكانات مناسب جهت انجام تغييرات سازماني مي‌باشد. رهبران تغيير كساني هستند كه به آينده فكر مي‌كنند، مقصد را مي‌شناسند، اعتماد به نفس براي ايجاد تغيير در خودشان دارند و همچنين براي كمك يا هدايت ديگران در ايجاد تغيير صبر و بردباري به خرج مي‌دهند. در اينجا لازم است چند نكته جهت موفقيت در زمينه تغيير برنامه ريزی شده، ارائه ‌گردد:

    • نسبت به موقعيتها و افرادي كه نيازمند تغيير هستند، هوشيار باشيد.
    • درباره تغيير، رقابت و نيازهای مشتريان، فكر كنيد.
    • چارچوب فكري خود را به چالش بكشيد و تفكر خود را توسعه دهيد.
    • شرايط فعلی را بررسي كنيد و راه‌های جايگزين براي آن را توسعه دهيد، چه چيزي مي‌خواهيد؟ چه موانعي را بايد از سر راه برداريد؟
    • با دقت به موضوعات، مسائل و ايده‌هايی كه ديگران ارائه مي‌دهندگوش فرا دهيد.
    • به آينده به عنوان يك آغاز نگاه كنيد نه به عنوان تكرار وقايع گذشته.
    • جايي را كه قرار داريد، بپذيريد و براي آينده برنامه‌ريزی كنيد. انرژی خود را صرف فكر بر روی موارد «من بايد اين كار را مي‌كردم…» نكنيد.
    • هنگام برنامه‌ريزي از نقاط قوت خود كمك بگيريد و برنامه خود را براساس آنها تنظيم كنيد.
    • براي كارهايی كه نمي‌توانيد انجام دهيد توجيه فراهم نكنيد.
    • مقاومت را درك كنيد؛ گوش دهيد، شرح دهيد و بحث كنيد.
    • براي هر فردي كه بايد تغيير را دنبال كند دورنما و مسيري روشن ترسيم كنيد.
پیمایش به بالا